پایگاه خبری پشت پرده

خبرهای مهم در پشت پرده ها پنهان شده اند

پایگاه خبری پشت پرده

خبرهای مهم در پشت پرده ها پنهان شده اند

پایگاه خبری پشت پرده

با سلام خوش آمدید به پایگاه اطلاع رسانی «پشت پرده» هدف از راه اندازی این وبلاگ اطلاع رسانی جامع، دقیق و به روز در راستای اخبار (تحلیلی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... )بر طبق قوانین «بین‌المللی» می‌باشد. که هیچ گونه گرایش خاصی به حزب یا جناحی نداشته و نخواهد داشت. بر آن امیدیم شما دوستان، همکاران و بازدیدکنندگان محترم با نظرات، پیشنهادات و انتقادات استادوارانه ی خود ما را، راهنمائی نمایید. که در پایان موجب خوشحالی ماوتشکرازشمامی گردد...!

بایگانی
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همراه همیشگی» ثبت شده است

شعری از مرحوم ادیب‌الممالک فراهانی:

برخیـز شتـربانا، بربنـد کجـاوه
کز چرخ عیان گشـت همی رایَتِ کاوه
از شاخ شجر برخاست آوای چکاوه
وز طولِ سفر حسرتِ من گشت علاوه
بگذر به شتاب انـدر از رود سَماوه
در دیـدهء من بنگـر دریاچـهء ساوه

وز سینه‏ام آتشکدهء پارس نمـودا

ماییـم که از پادشهان باج گرفتیـم
زان پس که از ایشان کمر و تاج گرفتیم
دیهیم و سریر از گُهَر و عاج گرفتیم
اموال و ذخـایرشـان تـاراج گرفتیم
وز پیکرشـان دیبَـه و دیباج گرفتیم
ماییـم کـه از دریـا امـواج گرفتیم

و اندیشه نکردیم ز طوفان و ز تَیـار

در چین و خُتَن وِلوِله از هیبتِ ما بود
در مصر و عَدَن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود
غَرناطـه و اِشبیـلیـه در طاعت ما بود
صقلیه نـهان در کنف رایتِ ما بود
فرمـانِ همـایونِ قضـا آیـتِ ما بود

جاری به زمین و فلک و ثابت و سیار

خاک عـرب از مشرقِ اقصی گذراندیم
وز ناحیـهء غـرب بـه اِفریقیه راندیم
دریای شـمالی را بر شـرق نشاندیم
وز بحر جنـوبی به فلک گرد فشاندیم
هند از کف هندو، ختن از ترک ستاندیم
ماییـم که از خـاک بر افلاک رساندیم

نام هنر و رسـم ِکَـرَم را به سزاوار

امروز گرفتار غـم و محنـت و رنجیم
در داو* فَـرَه باختـه انـدر شش و پنجیم
با ناله و افسـوس در این دیر سپنجیم
چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم
ماییـم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم

جغـدیم به ویرانه، هزاریم به گلـزار

افسوس که این مزرعـه را آب گرفته
دهقـان مصیبت‏زده را خـواب گرفته
خـون دل ما رنگ مِـیِ ناب گرفته
وز سـوزشِ تب، پیکرمان تاب گرفته
رخسـار هنر گونهء مهتـاب گرفته
چشـمان خِرَد پـرده ز خوناب گرفته

ثروت شده بی‏مایه و صحت شده بیمار

ابری شـده بالا و گرفته است فضا را
وز دود و شـرر، تیره نموده است هوا را
آتـش زده سکان زمیـن را و سما را
سوزانده به چرخ اختر و در خاک گیا را
ای واسطه رحمـت حق بهر خـدا را
زین خـاک بگـردان رهِ طـوفان بلا را

بشکاف ز هم، سینه این ابر شرر بار


۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۰۷
آقای جویا