ملت ایران
دختر ها جیغ می کشند . واز مر دم کمک می خواهند . و مادر ها در حالی که رنگی بر رخشان نمانده بر سر و صورت خود می کوبند و با فریاد از این آن ندای یاری می طلبند .ارزال او باش دشنه و قمه در دست دارند . وزنجیر دور سر می چرخانند. نفس ها را در سینه بد جوری حبس کرده اند. دختران معصوم با چهره ای پژمرده و گیسویی پریشان وبدنی که از داز دستی او باش نیمه عر یان شده است. در میان جماعت حرامیان دست به دست می شود. و نا له های آنها به التماس بلند است . که در عربده نا مردانه ی او باش بد جوری گم شده است . طفلکی ها تا چند ساعت پیش خیال نمی کردند . که در کشور خون و ایثار ودرسرزمین عشق مردان دلیل کارزاربااین گونه فرهنگ وتمدن بزرگ به حلقه حرامیان گرفتارشوند.و حالا نمی دانند که زیر برق دشنه او با ش و در میان عر بده های ارزال مست و در از دست لباس بر تن نگاه دارند . یادست ها به پوشش بر گیسویی آشفته بگذراند . شانه ها را دوستان و عزیزان به نشانه بی خیالی بالا نبرید . این افسانه یا فیلم سینمایی نیست ! این واقعه تلخ و بسیار درد ناکی است . که شب نیمه شعبان در استان نصف جهان اصفهان رخ داده است ،قدم هایتان را تند برندارید . تا ازاین حا دثه وصفحه غم انگیز فاصله بگیرید . چرا که ماجرای نصف جهان فقط یک نمونه کوچک است . واین قصه پر از غصه سر دراز دارد.اشرارقاچاقچی همان طا یفه ای که انسان کشتن برای انها مثل آب خوردن است . بی آنکه با مانعی روبه رو باشند ؛ از آن سوی مرز های افغانستان کیلومتر ها تا عمق خا ک پهنا ور ایران پیش می آیند . و به طورآزادانه !! دو ختر مسلمان ایرانی را به بهای طلبی که از پدر خانواده دارند ، با خود به افغانستان می برند، و مادرگریه می کند . و ضجه می کشد و چاره ای ندارد جز قانون !صاحبان ثروت های باد آورده که به بهای خاک نشینی مردم محروم در کاخ های اشرافی نشسته اند. با اشتها ی سیری ناپذیر خود به غارت و چپاول مشغول اند،و بهترین تورهای توریستی جها ن را می گذرانند . بی انکه کسی ازآنها حساب و کتاب بخواهد . فرزندان بی سواد و عیاش همان سرمایه داران تر ازبرترجامعه براتومبیل های چند ده میلیونی سوار اند . و در خیابان های تهران برای جان و مال و ناموس مردم ایجاد مزاحمت می کنند . واز مجازات کمترین پروایی ندارند. آه مادر دخترت کو ! آه پدر پسرت کو :عده ای از روحانی نما ها از لباس نبوت سوء استفاده می کند . و شریعت مقدس روحانیت را لگد مال می کنند . توزیع کنندگان مواد مخدر پارک ها را غرق کرده اند و آزادانه به پخش تریاک و کراک و شیشه و هروئین وحشیش و مشقات و مشروبات الکلی مشغول اند . جوانان کم سن وسال را به دیو اعتیاد می سپارند ؛امنیت را از جامعه و آرامش را از خانواده ها سلب می کنند . غارت کنندگان اشیاء عتیقه بیکار نیستند ودر حال تاراج میراث گرانبهای ما وجد وآباد پیشین ما به بیگانگان هستند . همان میراثی که حجا بشان افکار رو عقد یشان پاک بود؛ و امروز انواع و اقسام آرایش ها و مد های گوناگون کرسی آنهاراتصاحب کرده. آنها در مراکز علمی همچون دانشگاه ها در حال رونق دادن بازار عظیم دخانیات در بین جوانان و مبحث غیر منطقی زید بازی دربین دانشجویان هستند . بله آنها حتی می خواهند . اصالت و زبان مادری ما رابا وارد کردن چهار لغت از خودشان خدشه دارنمایند. گرچه امروز در این دهکده جهانی ارتباط ماهواره ها ، موبایلها و...در حال خط جاده ای بین خانواده ها و اینکه آنها در سالن های دادگاه در انتظار تعیین تکلیف هستند.و وارد کردن اتباع بیگانه و نداشتن امنیت شغلی حاصل زحمت های دنیای بیگانگان که همه چیزش را از طریق اسلام بدست آورد است.شرح این همه قصه و ماجرا و فهرست این همه زشتی و پلیدی مثنوی هفتاد من کاغذ .کارپژمردگی نیست.جنگلی نابود می شود .کلبه ای آتش می گیرد،چرا؟ به اینجا رسیدیم؟ پاسخ به این سئوال چندان دشوار نیست و لازم به فکر کردن هم ندارد .ریشه آبشخور تمامی این زشتی ها در این نکته است .که سنگ ها را بسته اند و سگ ها را گشوده اند.مشتی ارازل و اوباش و جماعتی غارتگر و مرفه و بی درد بسیار حقیرتر از آنند که عرصه رابر مردان و زنان و کودکان این مرز و بوم تنگ کنند ،و در مقابل چشمان حیرت زده مردم دست تجاوز به دختران معصوم آن هم در جلوی مراکز علمی همچون مدارس و دانشگاهها دراز کنند.و در خوابگهای دانشجویی قومیتهای گوناگون را به جان هم بیندازند و رواج شیطان پرستی دهند.اما آنان در میدان بی حریف عربده می کشند.ودر حالی که برخی از مسئولان بی کفایت و دست اندرکاران بی عرضه و بی درد ,دست های مردان خدا را بسته اند .این حرامیان دست به دشنه و قمه می برندو صاحبان سرمایه وکیلهایشان را در همین بی عرضگی ها می بینند .که دست غارتگر و چپاول به اموال مردم دراز می کنند.آن روزی که شعار آزادی برای مخالفان را سر می دادند .باید می دانستند که مخالفان از چه قماشی هستند .و سخن از آزادی چه کسانی در میان است آن روز که برخورد قانونی با ارازل و اوباش را خشونت گرایی نامیدند .باید می فهمیدند که دست نوازش بر سر جنایت کاران باعث خونریزی می شود.و آن وقت که مخالفان و دست نشانده های غرب در این کشور عاشورای حسین(ع)را زیر پا گذاشتند و به اصل ولایت فقیه توهین کردند.و بعد در مطبوعاتشان پیاده نظام آمریکا و اسرائیل را پیام آوران توسعه سیاسی و هلوکاست لقب می دادند .باید فهمیده می شد که چه جماعتی را بر فرهنگ این مرز و بوم گماشته اند.وقتی که دریافت کنندگان پول از آمریکا برای مقابله با نظام اسلامی را مردان فرهیخته نامیدند.به یقین می دانستند که چه خواب خوشی برای این ملت مظلوم دیده اند .وقتی آنها با دارا بودن حق وتو و تمکین در انواع سازمانهای بین المللی و نگذاشتن پیشرفت های گوناگون علمی از جمله نمونه ی آن انرژی صلح آمیز هسته ای ، با صدور انواع قطعنامه ها و تهدیدات باید بدانند این مملکت صاحب دارد و خدا با اوست. هرچنددرهای دنیا به روی او هم قفل شده باشد .سئوال اینجاست چرا؟ دنیای سکولار غرب به دست نشانده های خود رحم نمی کند؟چرا صهیونیستی که خود عامل هزاران جنایت در سراسر دنیاست .تامین کننده مالی غرب است ؟اما تمامی دلسوزان از رخدادهای تلخی که در عرصه های اجتماعی ,فرهنگی, سیاسی, و بخصوص اقتصادی در کشور می گذرد .خون به دل دارند .آیا باید دست روی دست گذاشت و این همه زشتی و پلیدی را نظاره کرد و دم برنیاورد آنان که دست آوردهای این انقلاب را ارزان به چنگ آورده اند . بی آنکه طعم سختی و مرارت در صحنه های جنگ و نبردی های گوناگونی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی علیه این ملت را کشیده با شند؛ در پست های حساس و مهم جا خشک کرده اند . اماآنها باید بدانند که فرزندان امام را حل (ره) و خلف صالح حاضر او و همچنین سربازان گمنام امام زمان (عج) خاموش نمی ماندوتمام قشرهاازخواب بیدارشده اند؛ تا جانی در بدنهای فرزندا ن نا جا هست ، عرصه را برای جولان دادن به این حرامیان تنگ و... نمی سپارند. کسانی که در روز های اتش وخون عرصه را برارتش متجاوز عراق و امریکا متحدا نش تنگ نموده اند چگونه می توانند این همه زشتی را ببیند و دست رو دست بگذارند ؟! اصلا آیا وجدان آنها قبول خواهد کرد . به را ستی بعد از شهدا ها چه کردیم و اماآن سخنان امام راحل (ره)مرادومقتدای خود را به خاطر می آوریم .که گفت :غرب با توپ و تانک دیگر به سراغ شما نمی آید و غرب با تفکر قلم می آید.و اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد.چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد گردید. والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.و به تعبیر یگانه جانباز انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (ه) جنگ بعد از دهه انقلاب جنگ نرم است.امروز دشمنان بیرونی, عناصر,حزب ها ,گروهک ها و ...به دنبال های آن که در پست های حساس و مهم حضور دارند .نباید هیچ وقت میدان را خالی از بسیجیان تلقی کنند .چرا؟که بارها همت بسیج دلاوری و خداجویی او را آزموده اند و به خوبی می دانند که وقتی روز حادثه نزدیک شود.و نوبت به بسیج برسد .عربده ها جاهلانه آنها در گلوها خفه می شوند و دشنه هایی که به نامردی در میدان بی حریف بالا رفته اند .بر سینه دشنه کشان می نشیینند .مگر سردمداران کفر و استکبار همان توهین کنندگان به مقدسات الهی بسیجی را بی ترمز نمی نامیدند.آنان معنی بسیج بی ترمز را می دانند و ضرب و شتم آنها را بارها مزه کرده اند .آنها خوب می دانند .بسیجی از چرب و شیرینی دنیا پست و مقام و پول و ثروت و همه آنچه دنیایست برای دنیا پرستان ترمز است بریده و به خدا پیوسته است و شاید روز موعود نزدیک باشد .حادثه ای که امام خامنه ای بزرگوار آن را عاشورایی نامیدند در پیش باشد .عاشورایی که در آن حسین (ع) و یارانش می مانند و یزیدیان سر بر خاک ذلت می سایند.بسیج بوسه امام(ره)بر بازوی خویش ر ابه یاد می آورد و در انتظاربوسه ی دیگری است پس آماده باشید شایدآن روزنزدیک باشد ........کاری ازبچه های خبرگزاری {بسیج وفارس}تقدیم شدبه پیشگاه باعظمت دوست داران واقعی ایران%