فریاد کودکان کار محبوس در زیرزمین اداره بهزیستی شاهینشهر را خدا شنید
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از شاهینشهر اصفهان، شهزاد بهادری دبیر انجمن روزنامهنگاران اصفهان طی یادداشتی با عنوان «فریاد کودکان کار محبوس در زیرزمین اداره بهزیستی شاهینشهر را خدا شنید» آورده است؛ خبر محبوس کردن کودکان کار، در زیرزمین اداره بهزیستی شهرستان شاهینشهر و میمه در ۱۴ شهریورماه سال جاری و قرار دادن اتومبیلی به روی درب آن قلبهای بیدار، بسیاری را جریحهدار کرد.
کودکانی که ملتمسانه از مردم کمک میخواستند و شهروندانی که صدای کمرنگ این نالهها را شنیده و آتشنشانی، پلیس ۱۱۰ را در جریان قرار دادند، باعث شد پرده از بیمسئولیتی افرادی برداشته شود که طلایهدار حمایت از قشر مستضعف و شکننده جامعه هستند و هر بار سینهچاک فعالیتهای ماندگار! در کمرنگ کردن خط فقر جامعه!
بار دیگر ضعف مدیریتی، در به کار گرفتن مهرههای اصلی یک سیستم، چنان فاجعه و رسوایی آفرید که من شهروند ساده هم باید جور خجالتش را بر دوش بکشم.
افرادی که احساس کردند چنان سیستم بهزیستی بی درب و پیکر شده که فارغ از ترس و نگرانی کودکان کاری که برای امرار معاش و لقمه نانی در میان زبالههای شهر بیهیچ مطالبه گری میلولیدند را چون گوسفند در زیرزمین تاریکی محبوس کردند و خسته از اینهمه بار سنگینی خدمت!
برای استراحت تا شنبه به سمت خانه روانه شدند، غافل از اینکه فریاد دلهای شکسته این کودکان را خدا شنید و آهنگ تشت رسوایی این خاطیان فرصتطلب، بسیاری از خیرین،NGO ها، نهادهای مدنی، فعالین حقوق کودکان، مدیرکل بهزیستی استان اصفهان و… را از خواب بیدار کرد.
یکبار دیگر این اشتباه، به ما یادآور شد که انتخاب یکسری مدیران بر اساس شایستهسالاری نیست! چگونه میشود که یک بهزیستی در جوار استانی که مهد فرهنگ و هنر کشور را یدک میکشد، کودکان کارش باید در نهایت سنگدلی و بیمسئولیتی محبوس شوند؟
مرضیه فرشاد مدیرکل بهزیستی استان اصفهان در سخنرانان اولیه خود ابراز کرده، چنانچه اثبات شود! با خاطیان برخورد و از مردم عذرخواهی خواهد شد!
ببخشید چه اثباتی؟ نکند فکر میکنید این بچهها برای قایم باشک بازی بهصورت گروهی خود را محبوس کردند؟ نکند اصلاً بچههای کار، باید بابت مقصر بودن پرسنل شما، جریمه شوند؟
بد نیست معاونین خدوم و کارشناسان دلسوز در بهزیستی استان اصفهان، نگاهی به عملکرد و برنامههای خود در سال گذشته داشته و گزارش چند هزار کلمه ایی خود را مطالعه کنند و ببینند آنچه برای ساماندهی این کودکان به تحریر در آوردهاند چقدر با واقعیتها مطابقت داشته؟
این کودکان که به هر دلیلی از کسب تجربه شیرین کودکی وامانده شدهاند و از لحاظ روانی سرخورده، کودکی گمشده خود را در دستان مسئولین و مردمی جستجو میکنند که بهعنوان نمایندگان عدالت بر کرسیهای خدمت تکیه زدهاند!
در سال ۱۳۸۴، ۱۳ دستگاه چون بهزیستی، شهرداری، دانشگاه علوم پزشکی، وزارت کار، نیروی انتظامی و… طبق برنامه ششم توسعه دولت، ملزم به کاهش ۲۵ درصدی جمعیت کودکان کار شده است، بهراستی چقدر موفق بودهایم؟ اگر ساماندهیها اینچنین بوده! شک نکنید صد درصد موفق عمل کردیم!
باور کنید اگر این عزیزان پیشگام خدمت! بچههای کار جمعآوریشده را به دست یک خیریه میدادند، ظرف این چهلوهشت ساعت (پنجشنبه و جمعه) کلی مهارتآموزی یادشان میداد و لازم نبود با بیاحترامی به کرامت انسانی، روحشان را جریحهدار و آنها را به سمت سوی بزهکاری بزرگتری در آینده سوق دهند!
بیشک وظیفه رسانهها، شفافسازی، مطالبه گری و رصد خدمت صادقانه مدیران است، سکوت و رودربایستی ها و غلاف کردن قلم در روزگاری که بیماری کرونا چتر قابل توجیه ای بر سر کمکاری خدمت بعضی مدیران نهاده میتواند شکاف بزرگی را در حد پرتگاهی ژرف، برای جامعه هدف، نامحسوس ایجاد کند.
امید است مدیرکل بهزیستی استان اصفهان در برخورد با خاطیان این موضوع تصمیمی عادلانه بگیرد. جامعه ما نیاز به عذرخواهی ندارد جامعه تشنه عمل است نه شعار…
انتهای پیام/ج