بیشرفان/جامعه ایران شکافهای اجتماعی فراوانی دارد
یادداشت؛
بیشرفان/جامعه ایران شکافهای اجتماعی فراوانی دارد
یک جامعهشناس گفت: جامعه ایران شکافهای اجتماعی فراوانی دارد که شکاف قومیتی، شکاف مذهبی، شکاف طبقاتی، شکاف حکومت/مردم، شکاف جنسیتی، شکاف نسلی از آن جملهاند.
به گزارش خبرنگار صدای جویا از شاهینشهر اصفهان، دکتر فردین علیخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در کانال طی مطلبی با عنوان «بیشرفان» آورده است؛
تیپِ اجتماعی بیشرف در همه عرصههای جامعه، از بالا تا پایین، قابلشناسایی است و محدود به حرفه یا جایگاه خاصی نیست. بیشرفی در کردار، مهمترین ویژگی این تیپ است. مصداقهای بیشرفی را میتوان در سیاست، در اقتصاد و در فرهنگ یافت. در عرصه اقتصاد، آدم بیشرف همواره خودش را آدمی زرنگ و فرصتساز میداند. او بیشعور نیست بلکه تمام شعورش را در جهت منافع فردی بهکار میگیرد.
اگر جامعه گرفتار ویروس کرونا میشود او تلفن را برمیدارد و با جاهای مختلف تماس میگیرد و در یک روز تعداد زیادی ماسک و مواد ضدعفونیکننده را به انبارها منتقل میکند و بعد با فروش آنها میلیونها تومان به جیب میزند. او به فرصتسازی اقتصادی در پس هر فلاکتی میاندیشد. با بروز هر مصیبت جمعی، او از خوشحالی در پوستش نمیگنجد چون فکر میکند نردبانی برای صعود و فرصتی برای چپاول یافته است. به همین دلیل به هنگام رانندگی به شکل تحسینآمیزی در آینهی ماشین، خودش را نگاه میکند و بهخاطر شکار فرصتها با چشمکزدن در آینه به خودش میگوید “مخلصیم قربان” و خرکیف میشود.
سلبریتیهایی که در اوج هراس عمومی برای مواجهه با کرونا به تبلیغ تجاری کالاهای درانبارمانده میپردازند، استادِ داوری که حتی یک سطر از پایاننامه دانشجو را نخوانده است؛ ولی در جلسه دفاع یک ساعت درباره ضعفهای پایاننامه پرحرفی میکند، مأموری که علیرغم تأکید فرماندهاش بر عدم برخورد فیزیکی با دانشجویان معترض، به دلیل ناکامیهای شخصیاش در ادامه تحصیل، دانشجویان را کتک میزند، فردی که دو سال است در مقابل داروخانهها میایستد و با نشاندادن نسخه و جلب ترحم مردم آشفتهحال از آنان اخّاذی میکند، مقامی که صحبتهایش را در جلسات با خواندن سورهای آغاز میکند و بعد از جلسه درحالیکه دندانش را خلال میکند به دوستانش میگوید راه پیشرفت در جمهوری اسلامی همین است، مدّاحی که پس از مجلس ترحیم و پس از شمارش ولعآمیز اسکناسهای داخل پاکت، راضی نمیشود و آن را به سمت پدر متوفی پرتاب میکند، پزشکی که در راهروهای بیمارستان برگهی تقویم رومیزی حاوی شمارهحساب را به خانواده بیمار میدهد و به آنان میگوید که کاری با بیمه و بیمارستان ندارد و تا پیامک واریز بیست و هشت میلیون تومان را دریافت نکند عمل را آغاز نخواهد کرد، مسئولی که مستقیم به دوربین نگاه میکند و لبخندزنان به مردم دروغ میگوید، جوانی که چند سال است در مراسم درگذشتگان در بهشتزهرا حاضر میشود و روزی چند کارتن ساندیس جمع میکند و به دکههای همان جا میفروشد نمونههایی از تیپ بیشرفاند.
بین “بیشرفی اولیه/آغازین” و “بیشرفی ثانویه” باید تمایز قائل شد. هر فرد معمولی ممکن است بهناچار یا به هر دلیلی در اوقاتی از زندگیاش بیشرف شود. در اینجا بیشرفی میآید و میرود. در بیشرفی اولیه فرد هنوز میتواند بیشرفی خود را تشخیص دهد. او میداند که بیشرفی خوب نیست و هنگام نگاهکردن به خودش در آینه روشویی، از بیشرف بودن شرمگین میشود و خودش را سرزنش میکند. ولی در بیشرفی ثانویه، بیشرفی بخشی از شخصیت فرد میشود. بیشرفی میآید ولی نمیرود و مانند چرک روی یقه پیراهن، میماند. در بیشرفی ثانویه مرز بین فرد و بیشرفی مشخص نیست.
بیشرفی میشود فرد و فرد میشود بیشرفی. در اینجا فرد بیشرفیاش را با افتخار اعلام هم میکند. برای اینان، بیشرفی نه یک روش بلکه یک منش میشود.
جامعه ایران شکافهای اجتماعی فراوانی دارد که شکاف قومیتی، شکاف مذهبی، شکاف طبقاتی، شکاف حکومت/مردم، شکاف جنسیتی، شکاف نسلی از آن جملهاند. ولی به باور من مهمترین شکاف جامعه ایرانی در این روزهای سخت، ابَرشکاف “شرافتمند/ بیشرف” است. منظور آنکه در همه شکافهای اجتماعی یادشده میتوان آدم بیشرف یافت. این روزها همان قدر که ثروتمندِ بیشرف داریم فقیر بیشرف هم داریم که در بیشرفی بهمراتب بدترند و برای مثال، با زخمی کردن دست کودکانِ گریان و هراسان، طلای آنان را به سرقت میبرند.
به دلیل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گسترده، وسوسههای گوناگونی به سراغمان میآید. وسوسههایی که تحقق آنها با پایمال کردن منافع جمعی به نفع منافع فردی میسر است. در نتیجه شرافتمند ماندن در این روزها آزمونی سخت برای هر ایرانی است. تصور جامعهای که در آن بیشرفی ثانویه پاند میشود تصوری ترسناک است. روزی که دیگر نه شاهد اقلیت بیشرف، بلکه شاهد جامعهای بیشرف در مقابل اقلیت شرافتمند باشیم.
کد خبر؛ ۲۴۸۲۴