گفتار در پیشی‌گرفتن مردم و جامعه از نظام سیاسی
گفتار در پیشی‌گرفتن مردم و جامعه از نظام سیاسی
استاد جامعه‌شناسی گفت: به‌رغم برخی بدبینی‌هایی که دربارۀ ضعیف‌شدن جامعۀ ایران به دلایلی چون افزایش و گسترش فقر، بیکاری، محرومیت اجتماعی، آسیب‌ها و مسائل اجتماعی مطرح بوده است.
به گزارش صدای جویا از اصفهان، محمدباقر تاج‌الدین استاد جامعه‌شناسی و نویسنده ایرانی طی یادداشتی با عنوان «گفتار در پیشی‌گرفتن مردم و جامعه از نظام سیاسی» آورده است؛ به‌رغم برخی بدبینی‌هایی که دربارۀ ضعیف‌شدن جامعۀ ایران به دلایلی چون افزایش و گسترش فقر، بیکاری، محرومیت اجتماعی، آسیب‌ها و مسائل اجتماعی مطرح بوده است.
اما به نظر می رسد که چنین نیست و جامعۀ ایران و مردمان اَش از طیف ها و گروه های مختلف دارای هوشمندی ها و توانمندی هایی شده اند که نظیری در گذشتۀ آن وجود ندارد. مردم و جامعه از آن رو همچنان زنده و پویا هستند که توانمندی های ارزشمندی دارند که در فرصت مناسب آن ها را به خوبی به نمایش می گذارند.
این که عده‌ای گمان کرده‌اند که جامعه به سمت‌وسوی احتضار و اغماء پیش می‌رود خوب است بدانند که چنین نیست و جامعه به رغم تمام دشواری هایی که در پیش روی خود داشته و دارد همچنان زنده و پویا است.
نظام سیاسی در ایران نشان داده است که از جامعه و شهروندان اَش عقب افتاده و دیگر نمی تواند مطابق با نیازها و خواسته های آنان به ویژه نسل جدید عمل کند. برای مثال زبانی که توسط برخی سیاستگذاران و مدیران جامعه به کار گرفته می شود بسیار با زبان نسل جدید فرق می کند و تو گویی که هیچ گونه پیوند منطقی و هیچ گونه تفاهم و فصل مشترکی بین این دو وجود ندارد. روشن است که در چنین وضعیتی نمی توان انتظار حل مسائل گوناگون را داشت.
نکتۀ کلیدی و مهم در بحث حاضر این است که سیاستگذاری ها و برنامه های مختلفی که توسط مجموعۀ نظام سیاسی اجرا می شود نسبت به سطح آگاهی و خواسته های شهروندان جامعه دچار تأخیر های جدی است و دست کم فایده ای برای نسل جدید جامعه ندارد.
برای مثال کتاب‌های درسی‌ای که در مدارس تدریس می‌شوند از سطح آگاهی نسل جدید عقب‌مانده و نسل جدید به‌سختی با این کتاب‌ها ارتباط برقرار می‌کنند.
واقعیت مسلّم و آشکار این است که نسل جدید دچار تحولات و تغییرات گسترده و عمیقِ فکری و فرهنگی از یک سو و سبک و شیوۀ زندگی از سوی دیگر شده است به‌گونه‌ای اکنون در زیست جهانی به‌کلی متفاوت و حتی متضاد با زیست‌جهان نسل‌های پیشین زندگی می‌کند.
بسیار عجیب است که عده‌ای از سیاستگذاران و برنامه‌ریزان جامعه گمان می‌کنند که با شیوه‌های پیشین و سنتی می‌توانند این نسل را مدیریت کنند و به خواسته‌ها و نیازهایشان پاسخ گویند. این موضوع چون روز روشن است که نسل جدید خواسته‌ها و نیازهای بسیار متفاوتی با نسل پیشین دارد و اگر به این موضوع بسیار مهم و بنیادی توجه نشود به هیچ وجه امکان مدیریت صحیح و منطقی جامعه امکان‌پذیر نخواهد بود.
جامعۀ ایران و شهروندان آن از طیف‌ها و گروه‌های مختلف به دلیل برخورداری از سطح سواد و تحصیلات بالا از یک سو و حضور در سکونت گاه های شهری و در اختیار داشتن رسانه‌های گوناگون به‌نوعی شهروند جهانی شده‌اند و به‌رغم محدودیت‌هایی که برای شان ایجاد شده است با تمام جهان در ارتباط و مراودۀ علمی و فکری و فرهنگی هستند.
روشن است که در چنین وضعیتی در پیش گرفتن شیوه‌های گذشته نگرانه و مخالف با شرایط جهان جدید راه به هیچ آبادی ای نخواهد برد.
دنیای جدید دنیای علم و تفکر و پرسشگری و عقلانیت و منطق و از همه مهم‌تر دنیایی است که مردمان اَش به مثابه شهروند این جهانی خواهان برخورداری از حقوق شهروندی‌شان هستند.
روشن است که شهروندان جامعۀ ایران نیز به تَبَعِ شهروندان تمام کشورهای جهان خواهان برخورداری از حقوق شهروندی شان هستند و هر چیزی که مانع دستیابی آنان به حقوق شهروندی شان باشد دل‌نگران می‌شوند و نوعی سرخوردگی برای شان به وجود می آید.
کد خبر؛۲۴۸۹۶
