پایگاه خبری پشت پرده

خبرهای مهم در پشت پرده ها پنهان شده اند

پایگاه خبری پشت پرده

خبرهای مهم در پشت پرده ها پنهان شده اند

پایگاه خبری پشت پرده

با سلام خوش آمدید به پایگاه اطلاع رسانی «پشت پرده» هدف از راه اندازی این وبلاگ اطلاع رسانی جامع، دقیق و به روز در راستای اخبار (تحلیلی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... )بر طبق قوانین «بین‌المللی» می‌باشد. که هیچ گونه گرایش خاصی به حزب یا جناحی نداشته و نخواهد داشت. بر آن امیدیم شما دوستان، همکاران و بازدیدکنندگان محترم با نظرات، پیشنهادات و انتقادات استادوارانه ی خود ما را، راهنمائی نمایید. که در پایان موجب خوشحالی ماوتشکرازشمامی گردد...!

بایگانی
پیوندها

 

 

مسئولان مملکت پاسخ بدهند به چه دلایلی بر علیه محمد‌رضا شاه انقلاب کردند؟

 

فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: اگر مسئولان جمهوری اسلامی اندیشه کنند که به چه دلایل پیدا و پنهانی بر علیه محمد‌رضا شاه پهلوی قیام و انقلاب کردند شاید تصویر و تصور بهتری نسبت به حال و احوال جامعه امروز ایران پیدا کنند!

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از تهران، امید فراغت فعال سیاسی اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگار «مسئولان مملکت پاسخ بدهند به چه دلایلی بر علیه محمد‌رضا شاه پهلوی انقلاب کردند؟» آورده است؛ اگر مسئولان جمهوری اسلامی اندیشه کنند که به چه دلایل پیدا و پنهانی بر علیه محمد‌رضا شاه پهلوی قیام و انقلاب کردند شاید تصویر و تصور بهتری نسبت به حال و احوال جامعه امروز ایران پیدا کنند!

 مسئولان فعلی جمهوری اسلامی اگر به هر دلیلی که بر علیه حکومت پهلوی قیام و انقلاب کردند آیا آن دلایل در جامعه فعلی ایران و همچنین دیگر جوامع نمی‌تواند زمینه و بستری برای اعتراضات باشد؟ اگر مسئولان مملکت بگویند محمد‌رضا شاه مستبد، دیکتاتور، زور‌گو، انحصار‌طلب، یکسویه‌نگر، تبعیض‌گر، رانت باز و … بود.

 آیا در شرایط فعلی می‌پذیرند مردم هم حق دارند نسبت به چنین ادبیات‌هایی که هر جامعه‌ و هر انسانی را ناراحت و خشمگین می‌کند، معترض باشند؟

مسئولان مملکت باید بپذیرند که زور در هر جامعه و حکومتی زور است. استبداد، در هر جامعه و حکومتی استبداد است، تحمیل عقیده و نظر در هر جامعه و حکومتی تحمیل عقیده و نظر است؛ بنابراین هیچ انسان و جامعه‌ای دوست ندارد تحت تأثیر زور، استبدا، تحمیل و … از نوع مذهبی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و … باشد.

مسئولان جمهوری اسلامی باید بپذیرند بین انسان زمان شاه و انسان زمان جمهوری اسلامی تفاوتی نیست اگر هم تفاوتی وجود دارد فقط از نقطه نظر رشد و توسعه آگاهی است. بنابراین، هر جامعه‌ای که از نظر آگاهی رشد و توسعه پیدا کند قاعدتاً خواست و مطالبات بیشتری طلب می‌کند.

اگر مسئولان مملکت بگویند ما برای نجات دین و آئین بر علیه محمد‌رضا پهلوی قیام و انقلاب کردیم باید پاسخ بدهند این حجم از دین‌گریزی و دین زدگی نسل نوجوان و جوان جامعه امروز ایران برای چیست؟ بنابراین، هر جامعه‌ای که از نظر آگاهی رشد و توسعه پیدا کند قاعدتاً خواست و مطالبات بیشتری طلب می‌کند.

اگر مسئولان مملکت بگویند ما برای نجات دین و آئین بر علیه محمد‌رضا پهلوی قیام و انقلاب کردیم باید پاسخ بدهند این حجم از دین‌گریزی و دین زدگی نسل نوجوان و جوان جامعه امروز ایران برای چیست؟

 به چه دلیل و دلایل خود را ناجیان دین و آئین به‌حساب آورده بودید؛ اما اکنون همان دین و آئین در معرض خطر قرار گرفته است؟ اگر هم ادعا کنید که هدف‌تان از طغیان بر علیه پهلوی، نجات ملت از جهنم و سوق دادن‌شان به بهشت بود، متأسفانه اکنون واقعیت‌های تلخی را مشاهده می‌کنیم که با ادعای‌تان تضاد دارد.

مسئولان مملکت بپذیرند اگر در اعتراضات دوره محمد‌رضا پهلوی انسان‌هایی کشته می‌شدند در اعتراضات جمهوری اسلامی هم انسان‌هایی کشته می‌شوند، پس تفاوت در چیست؟ اگر در زمان شاه بگیر و ببند و زندان و سرکوب مخالف بد بود اکنون نیز بگیر و ببند و زندان بد است.
اگر در زمان شاه مسئولان و فرزندانشان کار زشتی مثل اختلاس، رانت، دزدی، سوءاستفاده و … می‌کردند. اکنون نیز چنین کارهایی زشت است و موجب اعتراض و … می‌شود!

نکته پایانی این‌که این انسان‌ها با غرایز مشابه هستند که حکمرانی می‌کنند؛ بنابراین اسم‌ها و ایسم‌ها هیچ کمکی در اصل سیاست و قدرت نمی‌کند! چرا که در دنیای امروز، این انسان‌ها هستند که عقل‌شان را مرکزیت جهان به‌حساب می‌آورند. انسان امروز به دنبال زیستی مطلوب با عقل و جسارت خود است.

کد خبر؛۲۴۹۱۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۷/۱۹
آقای جویا

نظرات  (۲)

با سلام

نویسنده ابتدا پیش-فرض-هایی را به طرف مقابل قالب میکند و سپس خودش بر مبنای همان پیش-فرض-ها به ظرف مقابل می تازد. ضمنا جریان اصطلاح-طلب خودش بخشی از حاکمیت بوده و هست و حق ندارد ژست طلب-کار به خود بگیرد که اگر کم-کاری-هایی صورت گرفته، قطعا بخش مهمی از آن معطوف به همین جریان است. اصولگرایان نیز از این حیث اگر کم-کاری کرده اند حتما باید پاسخگو باشند. 

 

ایشان مصداق بیاورند که اگر حاکمیت را به استبداد محکوم میکنند، مصداق این استبداد چیست؟ در همین غائله اخیر کافی است برخورد پلیس و نیروهای امنیتی ایران را با برخی دیگر از کشورهای جهان مقایسه کنند؛ همان کشورهایی که به قول نویسنده، عقلشان را مرکزیت جهان به حساب می آورند! 

 

در کدام کشور دنیا سراغ دارید گلوی پلیس وسط خیابانهای شهر دریده شود یا شخصی را به جرم بسیجی بودن با ضربات پیاپی چاقو به قتل برسانند؟ در کجای دنیا عده ای مقابل پلیس صف می کشند و پلیس را «بی-شرف» می خوانند و تحریکش میکنند؟

 

مشکل ایندست نقدها یکطرفه به قاضی رفتن است. یکسو را کلا میکوید و سوی دیگر اصلا نمی بیند!

 

در کدام روز از روزهای انقلاب اسلامی شاهد چنین صحنه هایی بودید؟ 

کدام فرد انقلابی در دهه 50 ماموران پلیس را وسط خیابان گلو برید؟! 

کدام انقلابی خودروی شخصی و اموال عمومی مردم را به آتش کشید؟!

 

اگر معترضان چارچوبی برای اعتراض قائل میشدند آیا کار به خشونت می کشید؟ وقتی برخی از باصطلاح سیاسیون و تحلیلگران کشور، تمام معترضان را اعم از خشونت-طلب و غیرخشونت-طلب به یک چشم می بینند و آنها را صدای «مردم» تفسیر میکنند، نباید به حال چنین تحلیلی تاسف خورد؟ آِیا این آقایان قدرت لازم برای تفکیک رخدادها را ندارند؟

 

اینکه باید صدای معترضان شنیده شود، حرفی نیست. چندسال است رهبر انقلاب استقرار کرسی های آزاداندیشی را مطالبه کرده اند؟ خود آقایان مدعی در ادوار مختلف برای تحقق این امر چه کرده اند؟ 

 

 

با سلام

نویسنده ابتدا پیش-فرض-هایی را به طرف مقابل قالب میکند و سپس خودش بر مبنای همان پیش-فرض-ها به طرف مقابل می تازد. ضمنا جریان اصطلاح-طلب خودش بخشی از حاکمیت بوده و هست و حق ندارد ژست طلب-کار به خود بگیرد که اگر کم-کاری-هایی صورت گرفته، قطعا بخش مهمی از آن معطوف به همین جریان است و اصلاح-طلب و اصولگر هر کدام به هر قدر کم-کاری کرده اند هر دو حتما باید پاسخگو باشند. 

 اینکه بخشی از حاکمیت صدای منتقدان و معترضان را آنگونه که شایسته بود، نشنیده است قابل پذیرش است. اما نسبت دادن کلمه «استبداد» به کل حاکمیت ادعای بزرگی است. 
ایشان مصداق بیاورند که اگر حاکمیت را به استبداد محکوم میکنند، آن را با حکومت پهلوی متناظر گرفته اند مصداقشان چیست؟ در همین غائله اخیر کافی است برخورد پلیس و نیروهای امنیتی ایران را با برخی دیگر از کشورهای جهان مقایسه کنند؛ همان کشورهایی که به قول نویسنده، عقلشان را مرکزیت جهان به حساب می آورند! 

 
در کدام کشور دنیا سراغ دارید گلوی پلیس وسط خیابانهای شهر دریده شود یا شخصی را به جرم بسیجی بودن با ضربات پیاپی چاقو به قتل برسانند؟ در کجای دنیا عده ای مقابل پلیس صف می کشند و پلیس را «بی-شرف» می خوانند و تحریکش میکنند؟ 

مشکل ایندست نقدها یکطرفه به قاضی رفتن است. یکسو را کلا میکوبند و سوی دیگر را اصلا نمی بینند!

در کدام روز از روزهای انقلاب اسلامی شاهد چنین صحنه هایی بودید؟ کدام فرد انقلابی در دهه 50 مامور پلیس را وسط خیابان گلو برید یا آتش زد؟! کدام جریان انقلابی خودرو و اماکن شخصی و اموال عمومی را به آتش کشید؟!

اگر معترضان چارچوبی برای اعتراض قائل میشدند آیا کار بدینجا می کشید؟ وقتی برخی از باصطلاح سیاسیون و تحلیلگران کشور، تمام معترضان را اعم از خشونت-طلب و غیرخشونت-طلب به یک چشم می بینند و آنها را صدای «مردم» تفسیر میکنند، نباید به حال چنین تحلیلی تاسف خورد؟ آِیا این آقایان قدرت لازم برای تفکیک رخدادها را ندارند؟

آیا کسانی که با شنیع-ترین ناسزاها مخالفان خود را به باد توهین میگیرند و حتی به مقدسات توهین میکنند، صدای مردم هستند؟ اگر کسی چنین بپندارد نه تنها از آزادی مردم حمایت نکرده که به آنها اهانت نموده است.  

اینکه باید صدای معترضان شنیده شود، حرفی نیست. چندسال است رهبر انقلاب استقرار کرسی های آزاداندیشی را مطالبه کرده اند؟ خود آقایان مدعی در ادوار مختلف برای تحقق این امر چه کرده اند؟ در کدام دولت پخش زنده ی برنامه جهان-آرا و ثریا قطع شد و به چه علت؟ 
نگاهی به تیترهای جنجالی برخی از نشریات اصلاح-طلب در غائله های مختلف طی سالهای اخیر بیاندازید تا بدانید آیا خود این نشریات به عقلانی کردن و چارچوب-مند کردن اعتراضات در اوار مختلف کمک کرده اند یا برعکس در آتش هیجانات کف خیابان دمیده اند؟

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی