نقدی بر نقد تاکتیکهای عملیات روانی در رسانهها
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، هادی زمانی استاد دانشگاه و کارشناس حوزه روابطعمومی و رسانه طی یادداشتی با عنوان « نقدی بر نقد » نسبت بهدور جدید گالری شهری در سطح شهر با موضوع «تاکتیکهای عملیات روانی در رسانهها» در قالب بنر بر روی بیلبورد سطح شهر نصب کرده است که زمینه انتقاد و خشم بسیاری از خبرنگاران و اصحاب رسانه شهر اصفهان شده بود به شرح زیر واکنش نشان داده است؛
کمیته فرهنگ شهروندی هنر بیبدیلی در تهییج افکار عمومی و به نقادی کشاندن نخبگان و محققان دارد و هرازگاهی با کلید واژههای بر تابلوهای شهری اثری فوقالعاده بر جامعه میگذارد.
خارج از اینکه آیا رویکردهای این مجموعه شهرداری مثبت است یا منفی اما تا این اندازه تأثیرگذاری بر افکار عمومی نشان از هنر برنامهریزان ابن مجموعه در تحریک اذهان عمومی و نخبگان و نقادی و حذف بیتفاوتیهای اجتماعی است که متأسفانه مدت زمانی است به جز چند روزنامهنگار پر تلاش از عملکرد بسیاری از نخبگان و شایستگان جامعه رخت بر بسته و به عاملی برای رشد عملکردهای منفی دستگاهای اجرایی که نیازمند چنین نقادیهای ارزشمندی هستند تبدیل شده است. اما بحث من تمجید با تقبیح نیست.
واقعیت آن است که تمثیل پرندگان برای معرفی کارکرد رسانهها کاری خلاقانه است که در تولید محتوا میتواند ارتباطی همبستارانه با ذهن مخاطب ایجاد کند. درست است که بزرگان و اصحاب رسانه از پیامهای منتشر شده بهشدت ناراحت هستند و آن را نوعی توهین به رسانه قلمداد میکنند؛ اما واقعیت آن است که آنچه که توسط کمیته تولید محتوا مجموعه مدنظر تولید و منتشر. شده همان است که در کلاسهای سواد رسانهای در جهت افزایش این سواد ارزشمند عموم جامعه تدریس کردهایم .
آنچه که در تابلوهای شهری که ظاهراً قدرتی بسیار بیشتر از روزنامهها و سایر رسانهها دارد و بیانگر تمایز رسانههای بصری از دیرباز تا کنون است؛ چنانکه میبینم از تختهسنگ نبشته های هخامنشی تاکنون این رسانهها حرف خود را بهخوبی به مخاطب منتقل نمودهاند همان است که در نظریات حوزه رسانه تدریس شده و مورد تأکید اساتید ارتباطات و رسانه است و چیز زیاده از آن فرضیات مطرح نشده است .
پس باید بپذیریم که واقعیت آن است که سر اسرار در ملا عام نباید گفت و الا همه ما که مدتی است در عرصه رسانه و روزنامه قلم میزنیم نیک میدانیم که هر رسانهای سرمایهگذاری دارد که با هدف مشخصی چنین سرمایهای را در این حوزه وارد کرده است و قطعا در کنار الیگارشی حاکم قرار دارد و برای آنکه بتواند کاغذ دولتی و سرمایه هنگفت خود را برای چاپ هر روزه و انتشار مداوم خود تامین کند باید منافع گروهی یا حزبی را تامین کند و فی الواقع رسانه آزاد بسیار اندک هستند که واقعا به رسالت روزنامه نگاری آزاد پایبند باشند .
از بی بی سی گرفته تا روزنامه های داخلی خودمان که بعضاً آنقدر در تامین هزینه های خود دچار مشکل هستند که دم شهردار را هم باید با مقالات و گزارش ها و اخبار خود ببینند .
شکی نیست که رسانه قدرت بلامنازعی در مدیریت افکار عمومی دارد اما واقعیت آن است که رسانه های آزاده که دغدغه فرهنگسازی و دیده بانی و دروازه بانی جامعه را در مقابل هجمه های عظیم فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی داشته باشند بسیار اندک هستند و لذا باید تا با یادآوری شیوه های مرسوم اثربخشی آنچه که اکنون در جریان است این حقیقت را به جامعه یادآور شویم که مواظب همه آن چیزی که هر روزه در رسانه می خوانند باشند.
و این حقیقت که روزنامه نگاران آزاده ای که به زبان های مختلف و از جمله طنز تلاش می کنند تا حقیقت رویدادها را به گوش جامعه برسانند کم نیستند .