نگاهی مجدد به افتتاحیه مجتمع گردشگری پارتاک با سرمایه یک کراواتی سرمایهدار
روزنامهنگار و فعال رسانهای خطاب به مسئولان گفت: چگونه شما در مراسم متعلق به یک سرمایهدار (پارتاک) حضور یافتند که خروجی آن یقیناً خدمت به مستضعفین نیست و مستضعفین را راهی برای انتفاع از آن نخواهد بود.
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، روحالله عباسیان جزی روزنامهنگار و فعال رسانهای با انتشار یادداشتی نسبت به افتتاحیه مجتمع تجاری و گردشگری پارتاک با مدیریت غلامرضا محمدی طامه به شرح زیر واکنش نشان داد؛
هفته گذشته شاهد افتتاح مجتمع تجاری - گردشگری پارتاک با مدیریت غلامرضا محمدی طامه سرمایهگذار نطنزی ساکن در شاهینشهر بودیم. مراسم افتتاحیه این مجتمع تجاری - گردشگری، با حضور عزتالله ضرغامی وزیر میراثفرهنگی و گردشگری دولت سیزدهم، معاون عمرانی استاندار اصفهان، حسینعلی حاجیدلیگانی نماینده مجلس، حجتالله فیروزی نماینده نطنز در مجلس، امامجمعه شاهینشهر، فرماندار شهرستان شاهینشهر و میمه، اعضای شورای اسلامی شهر شاهینشهر و دیگر مسئولین شهرستان یاد شده برگزار شد.
برنامهای که با جملات پر حاشیهٔ جناب آقای عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری همراه بود و واکنش های برخی علما و فعالین فرهنگی کشور را به دنبال داشت.
اما این تنها حاشیه این رویداد نبود و متن اصلی ماجرا مورد غفلت واقع شد که میخواهم در این نوشته به آن بپردازیم:
مراسمی که برگزار شد مراسم افتتاحیه یک مجتمع تجاری - گردشگری با سرمایه یک کراواتی سرمایهدار بود. فارغ از اینکه اسم و رسم این بنیبشر کیست و از کجا آمده است، اما نکات زیر قابل تأمل است.
اولاً؛ اینکه یک سرمایهدار ایرانیالاصل بدون هیچ واهمه با کراوات جلوی مسئولین حاضر میشود و شئونات فرهنگی ایرانیاسلامی را زیر پا میگذارد و تشبه به غربیها میکند، به احتمال زیاد حاکی از آن است که وی دارای تابعیت مضاعف از دول خارجه است و دلبسته و وابسته به آنجاهاست که کراوات بر گردن دارد! لازم به ذکر است در دوران طاغوت، مسئولین کشور با تبعیت از فرهنگ غربی، کراوات به گردن می کردند ولی پس از انقلاب اسلامی کراوات از لباس مسئولین و سایر مردم حذف شد. بر گردن داشتن کراوات نمادی از فرهنگ غربی و طاغوتی تلقی می شود.
متأسفانه، مسئولین مدعی انقلابیگری با همراهیشان با این سرمایهدار کراواتی، به طور ضمنی موید این فرهنگ غربگرایانه شدند که امروز شاهد واکنش جریانات انقلابی و مطالبهگر نسبت به این اتفاق هستیم.
ثانیاً؛ حوزه گردشگری یک حوزه استراتژیک برای ایران اسلامی میباشد. چرا که میتواند با مراقبتهای لازم و حضور دلسوزان انقلابی موجبات ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی را فراهم کند. ضمن اینکه غفلت فرهنگی از آن میتواند زمینهساز نفوذ فرهنگ منحط غربی و رواج فرهنگ ولنگاری و بیبند و باری گردد. یقیناً میدان دادن به کراواتیهای وابسته به فرهنگ غرب در حوزه گردشگری میتواند زمینهساز نفوذ و حتی سلطه فرهنگی جریان مرتجع وابسته به غرب گردد. لذا باید به فعالیت در عرصه گردشگری نگاهی استراتژیک داشت و به سرمایهداران متضاد با فرهنگ ایرانی - اسلامی اجازه جولان و میدانداری در این عرصه را نداد. متأسفانه در رابطه با این امر مهم توسط مسئولین ذیربط بی توجهی شده است.
ثالثاً؛ شهر شاهینشهر در بدو تأسیس اش در دوران طاغوت که مصادف با حضور مستشاران نظامی آمریکایی و غربی بود، شاهد جولان فرهنگ ولنگاری و بیبندوباری بود. به واسطه انقلاب اسلامی و حضور نیروهای انقلابی در آن مقطع و فعالیت های فرهنگی انقلابی، تا مقدار بسیار زیادی، از فضای ضدفرهنگی قبل از انقلاب فاصله گرفت. البته بعدا به علت غفلت بی عملی و بعضا خیانت برخی مسئولین و ورود بی رویه مهاجرین و... متاسفانه ورق برگشت و مجددا به مرور زمان فضای شهری طی سالیان اخیر رنگ و بوی دوران طاغوت را به خود گرفته است.
حضور عناصر غرب زده سرمایه دار کراواتی و میدان دادن به آنها در زمینه گردشگری می تواند موجب شدت بخشیدن به این روند فاجعه بار گردد. چرا که به قول معروف, از کوزه همان تراود که در اوست. ای کاش مسئولین به تبعات اقدامات خود می اندیشند.
رابعا؛ فارغ از مباحث فوق الذکر نفس حضور پر رنگ مسئولین عالی رتبه کشوری استانی و شهرستانی در مراسم افتتاحیه یک مجتمع گردشگری- تجاری یک سرمایه دار(پارتاک) محل تعجب و سوال است.
چگونه این ها در مراسم متعلق به یک سرمایه دار حضور یافتند که خروجی آن یقینا خدمت به مستضعفین نیست و مستضعفین را راهی برای انتفاع از آن نخواهد بود.
اگر مسئولین اندکی با فرهنگ قرآن و نهج البلاغه آشنایی داشتند رفتارشان اینگونه نبود. اگر به تشری که در سوره عبس برای رو نمودن به اغنیا شده را درک می کردند یا برخورد مولایمان علی (ع) با زرسالاران را می دیدند یا رفتاری که مولا علی(ع) با حاکم منصوب خود - عثمان بن حنیف -داشتند را مرور می کردند. چنان آسوده خاطر در چنین مجالسی نمی نشستند و زینت المجالس سرمایه داران نمی شدند.
اگر مولایمان مهدی (عج) حاکم بودند، چنین رفتاری توسط زمامداران حکومتی را بر نمی تافتند. و شاید بهتر باشد این مسئولین "اللهم عجل لولیک الفرج" اصلا ورد زبانشان نباشد؛ چرا که اگر مولا بیاید اینها از خوف عدالت حضرت باید در زمین آب می شدند.
افسوس که میراث خمینی کبیر و شهدای گرانقدر به دست افرادی افتاده است که از درک دوگانه مفاهیم مستضعفین و مستکبرین بیگانه اند.
اما جناب امام جمعه شاهین شهر این دیار علمایی را در تاریخ خود دیده است که بر رعایت احتیاط های شرعی تقید داشتند. پای هر سفره ای نمی نشستند و به هر مجلسی قدم نمی گذاشتند.
اگر ذره ای احتمال حق الناس در اموال شخصی را می دادند، دعوت او را اجابت نمی کردند و حتی خمس و وجوهات شرعی اعطایی آنها را تا بر طرف نمودن شائبه وجود حق الناس در آن اموال اخذ نمی کردند.
حال شما که قدم در جایگاه آن بزرگان گذاشته اید، آیا چنین حساسیت هایی برایتان محلی از اعراب دارد؟ نکند در اموال این سرمایه داران حقوق مستضعفین بوده باشد و ککتان نگزیده باشد!
نکند "فی اموالهم حق للسائل و المحروم" وجود دارد و چشم پوشی کرده باشید! مگر در روایات نداریم هیچ کاخی برافراشته نمی شود مگر اینکه حق محرومان داده نشده است؟ فکر نمی کنید با اینگونه همراهی ها با سرمایه داران و زرسالاران و زینت المجالس آنها شدن از ارزش و اعتبار و قداست جایگاه روحانیت می کاهید؟ آیا فکر نمی کنید دارید باعث ناامیدی مستضعفین از اصلاح وضع موجود می شوید؟
خدا رحمت کند حضرت روح الله (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی را که می فرمود: همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولین کشور ما است که روزى فقر و تهیدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند.
خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارهها گردد و اغنیاء و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند.
معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین - علیهم السلام - سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است.
همچنین در روایات داریم که اگر کسی شخصی را به خاطر ثروت احترام کند مورد غضب خداوند قرار میگیرد. ای کاش این مسئولین به خاطر ترس از غضب خداوند قدری پروا می نمودند.
خلاصه اینکه سلطه سرمایه داران و همراهی زمامداران با سرمایه داران با اسلام علوی و اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی در تضاد شدید است.
این اتفاقی که رخ داد نمایانگر دوری از ارزشهای انقلاب توسط برخی مدعیان انقلابی گری بود که جای تأسف فراوان دارد.یکی از مهمترین ارکان گام دوم انقلاب اسلامی موضوع عدالت و عدالتخواهی می باشد که پیگیری آن ضرورت فراوان دارد.
بیان حقایق فوق من باب یادآوری ارزش ها و آرمان ها بود. باشد که زمامداران حاضر را موجب تفکر گردد و البته جوانان انقلابی هم آشناییت بیشتری با آرمانها پیدا کنند و آن را از زمامداران مطالبه کنند و ان شاءاله اگر مسئولیتی یافتند، این ارزشها را نصب العین خود قرار دهند. ان شاءاله که به فضل الهی و با بیداری مردم شاهین شهر وضعیت حاضر به نفع تحقق عدالت و استیفای حقوق مستضعفان تغییر پیدا کند.