مدیر
مسؤول پایگاه خبری صدای جویا طی یادداشتی به ادعاهای حجتالاسلام مرادی از
نزدیکان آقای حاجی دلیگانی نماینده مجلس در خصوص دریافت وجه از مسؤولان
پاسخ داد.
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا
از اصفهان، نورالله جویا مدیر مسؤول پایگاه خبری صدای جویا طی یادداشتی
خطاب به حجتالاسلام مهران مرادی از نزدیکان و نیروهای وفادار به آقای حاجی
دلیگانی نماینده مردم برخوار، شاهینشهر و میمه مجلس در خصوص ادعاهای
مطرحشده در مورد دریافت وجه از مسؤولان و قطع همکاری با برخی رسانهها
پاسخ داد.
بسمالله الرحمن الرحیم
ن و القلم ما یسطرون
جناب آقای حجتالاسلام مهران مرادی
از نیروهای منتسب به دفتر آقای حاجی دلیگانی نماینده مجلس
با اهداء سلام
ملاحظه گردید طی اعلامیهای مجعول در
هفتههای اخیر مجدداً همچون سال گذشته مبادرت به نشر اکاذیب و دروغپراکنی
علیه اینجانب نورالله جویا بهعنوان یک خبرنگار اقدام نمودهاید. لذا ضمن
ارسال جوابیه پیوست مقتضی است، برابر ماده ۲۳ قانون مطبوعات و تبصرههای
ذیل نسبت به درج آن در رسانه خود در گروه حزبالله شاهینشهر و حقیقتیاب
اقدام فرمایید.
جنابعالی در این مطالب کذائیتان عنوان
داشتهاید که آیا میدانید رسانه صدای جویا و برخی رسانههای دیگر در این
شهر در عوض دریافت پول خبر میزنند ؟! و همچنین دلایل جدایی اینجانب از
مجموعه خبرگزاری فارس و برخی رسانهها را پرسش کردهاید که هر چند از سال
گذشته تاکنون به خاطر برخی مسائل سیاسی پشت پرده نخواستم به آنها پاسخ
دهم، اما چه باید کرد که حضرتعالی با تکرار این اکاذیب در فضای مجازی کاسه
صبر اینجانب را لبریز و بنده را مجبور ساختید به این سؤالات بیپایه و
اساس شما پاسخ دهم، لذا از همه مخاطبین محترم و همیشه همراه تقاضا دارم
مطالب زیر جدای از طولانی بودن که در راستای شفافسازی است بهدقت مطالعه
فرمایید و بعد نتیجهگیری فرمایید؛
اولاً؛ به اطلاع میرساند
بنده نزدیک به ۱۵ سال هست در حرفه خبرنگاری مشغول میباشم و استارت شروع
این رسالت خطیر را با کمال افتخار در مجموعههای بسیج و سپاه در استانهای
مختلفی همچون ایلام، کرمانشاه، مرکزی، تهران و هماکنون در اصفهان آغاز و
در این مسیر به شاگردی کسانی مفتخر شدم که آرزوی دیرینه هر جوان مؤمن و
انقلابی است که زیر نظر چنین اساتید با بصیرتی پرورش پیدا کنند.
دوما؛ به اطلاع شریف
جنابعالی بهعنوان یک طلبه که اشتباهاً درس ۲ واحدی را در حوزه علوم و
معارف دینی زیر نظر شما در دانشگاه بنیان وابسته به دانشگاه اصفهان در بین
سالهای ۹۱-۹۲ گذراندم، میرسانم اینجانب نزدیک به دو سال یعنی طی سالهای
۸۵ تا ۸۷ با قبولی در دروس علوم حوزوی دوره سفیران هدایت(کوتاهمدت- ۵
ساله) در حوزه علمیه دارلمبلغین فلسفی حضرت آیتاللهالعظمی ناصر مکارم
شیرازی واقع در تهران به نشانی میدان قیام، ابتدای خیابان امینحضور، دروس
حوزوی مذکور را ازجمله؛ اخلاق را زیر نزد اساتیدی همچون سید میثم حسینی
خامنهای از فرزندان امام خامنهای گذراندم و در خلال گذراندن دروس حوزوی،
آن زمان در منبرهای اساتیدی همچون مرحوم حضرت آیتالله احمد مجتهدی تهرانی و
مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی مجتبی آقا تهرانی و حتی در ماههای مبارک
رمضان در برخی دروس خارج مقام معظم رهبری در حسینیه امام خمینی(ره) در
تهران همراه برخی طلاب دیگر شرکت میکردم و با لطف خداوند متعال در طول این
مدت توانستم تا حدودی نهایت بهره وافی و کافی را از این اساتید بزرگ حوزه
ببریم، اما در ادامه بهواسطه علاقه بیشتر به دروس فنی و به جهت شرکت در
آزمون کنکور بنده در رشته مهندسی برق در سال ۸۷ قبول و راهی شهر ساوه از
توابع استان مرکزی شدم و در طول این مدت حضور در استان مرکزی پارهوقت و
مسؤول قسمت فعالیتهای فرهنگی و رسانهای بسیج دانشجویی حوزه بسیج دانشجویی
شهید علم الهدی بودم و در این حوزه بسیج دانشجویی فعالیت میکردم، که
مستندات همه این عرایض موجود هست و بعد اتمام تحصیلات و قبولی در دوره
کارشناسی در اصفهان مجدداً این رویه را با روابط عمومی سپاه اصفهان با
همکاری در خبرگزاریهایی همچون فارس، تسنیم، مهر و روزنامههای مختلفی
همچون جوان، صبح صادق و… ادامه دادیم و هماکنون به دلیل علاقهای که به
رشته حقوق خصوصی داشتم نیز مشغول برای تحصیل در قسمت تحصیلات تکمیلی آن
هستم و به اطلاع میرسانم پدر اینجانب نیز از جانبازان هشت سال دفاع مقدس
هستند که در مناطق عملیاتی مهران و دهلران راننده لودر و بیل مکانیکی جهت
ایجاد سنگر و کانالهای دفاعی برای رزمندگان در مناطق عملیاتی مذکور بودند و
هماکنون از بازنشستگان وزارت بهداشت و درمان میباشند و تنها با حقوق
بازنشستگی آن با وجود مشکلات عوارض شیمیایی از نوع گاز کلر در ناحیه
تنفسی(شش) روزگار را گذران میکنند و خود بنده نیز با یکی از خانوادههای
انقلابی، مؤمن و معتقد بهنظام اصفهانی وصلت کردهام و از راه فعالیت در
دفتر روزنامه و شغلیهای پارهوقتی همچون فعالیت در آژانس مسافربری یا
گرفتن کارهای تبلیغاتی با این مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور امرارمعاش
میکنم و شکر خدا ناشکر نبوده و نیستم و در ضمن نه از رانت پدرم استفاده
کردهام و نه شکر خدا زیر بار منت استاندار، فرماندار یا نمایندهای همچون
آقای حاجی دلیگانی هستم.
ثالثاً؛ از جنابعالی
میخواهم اگر چنانچه مستندات مبنی بر اینکه وجهی از مسئولی دریافت کردهام
تا بر علیه یا به نفع مسؤولی خبر یا اخباری منتشر کنم لطفاً آن را برای
بنده ارسال فرمایید تا خودم منعکس کنم.
رابعاً؛ در خصوص علت قطع
همکاری اینجانب با دفتر آقای حاجی دلیگانی به اطلاع میرسانم؛ هم آقای
حاجی دلیگانی، هم آقای غضنفر حقشناس گرگابی معروف به (حاج عبدالله)، هم
حاج حمید حقشناس گرگابی داماد آقای غضنفر حقشناس و هم دکتر مصطفی حقشناس
گرگابی برادر داماد حاج عبدالله هماکنون شکر خدا حی و حاضر هستند و بهتر
میدانند دلیل این قطع همکاری به چه دلایلی بوده است، که بنده در این
یادداشت شرح آن را توضیح میدهم، اگر حاضرین آن را خلاف عنوان کردند لطفاً
دلایل آن را ارسال بفرمایید تا منتشر کنم؛
به اطلاع میرسانم، بنده بعد از اتمام
تحصیلات در دوره کارشناسی مهندسی برق گرایش مخابرات از اصفهان در تهران با
خبرگزاری فارس حوزه سیاسی فعالیت میکردم و پایهریزی دو نشریه در
استانهای کرمانشاه و ایلام با همکاری دوستانی که در آنجا داشتم را گذاشتیم
و الحمدالله هم تاکنون موفق عمل کردهاند، تا اینکه در بهار ۹۳ بود که حاج
حمید حقشناس داماد حاج عبدالله مسؤول دفتر آقای حاجی دلیگانی با بنده
تماس گرفتند و گفتند که آقای حاجی دلیگانی از معاونت مطبوعاتی مجوز انتشار
یک ماهنامه به نام حماسهسازان را گرفتهاند، و ما بعد از ارزیابیهای
فراوان به این نتیجه رسیدهایم که به دلایل فعالیتهای خوبی که داشتهاید،
جنابعالی مأموریت فعال کردن آن را بر عهده بگیرید فقط قبل از همکاری لطفاً
نمونه کارها و فعالیتهایی که در حوزه رسانه انجام دادهاید، را برای بنده
ارسال فرمایید، و اینجانب به علت شناختی نسبی که روی خود آقای حاجی
دلیگانی داشتم دوست داشتم به او کمک کنم لذا بعد از ارسال رزومه کاری و
موافقت اولیه شروط خود را به اطلاع غضنفر حقشناس گرگابی معروف به حاج
عبدالله رساندم و وی نیز قول مساعد دادند با بنده همکاریهای لازم را انجام
دهند.
ازجمله؛ شروط اینجانب داشتن یک شغل و یک
مکان مناسب جهت استراحت و فعالیت بود، که هر دوتای این شروط داشتن شغل بعد
از چند ماه رایزنی با شرکت گیتی پسند محقق شد اما شروط مکان همان موقع که
دوباره به شاهینشهر برگشتم ظاهراً حاج عبدالله با رایزنیهایی که برای
بنده با شهرداری شاهینشهر انجام داده بودند، توانسته بودند مکانی را در
محله ایثارگران نزدیک منزل بهرام عموئی رئیس اسبق شورای شهر شاهینشهر پیدا
کنند که شبها در آن استراحت کنم. در ضمن این مکان محل رفتوآمد برخی
افراد سیاسی و نزدیک و همفکر با حاج عبدالله شده بود و بعضی مواقع غذای ما
از شهرداری شاهینشهر تأمین میشد.
خلاصه در طول این چند ماه بیکاری که هنوز
استخدام شرکت گیتی پسند نشده بودم، درگیر کارهای نشریه و انعکاس فعالیتهای
آقای حاجی دلیگانی بودم. و بعد از رایزنیهای طولانیمدت توسط خود آقای
حاجی دلیگانی، حاج عبدالله و آقای گرامی مسؤول حوزه اشتغال دفتر آقای حاجی
دلیگانی با مدیران مجموعه گیتی پسند ازجمله؛ آقایان وعیدی و جنتی،
نامبردگان موفق شدند که بنده را در شرکت مذکور استخدام کنند.
که در ادامه اول قرار بود در واحد روابط
عمومی از توانمندیهای بنده استفاده شود اما به اطلاع میرسانم این امر
محقق نشد و اینجانب صبحهای زود ساعت پنج ونیم از خواب بیدار شده بعد از
خواندن نماز و خوردن صبحانه باید در ایستگاه بانک استان یا خیابان طالقانی
منتظر سرویس شرکت گیتی پسند میبودم تا راهی شرکت این مجموعه به نام اصفهان
چالاک در شهرک صنعتی مورچهخورت میشدم و ساعت هفت و نیم صبح باید کارت را
در این شرکت میزدم و تا ساعت نزدیک به ۱۶ عصر کارگری(مونتاژ
کار-اپراتور-انباردار) میکردم، این سختیها را به امید روزهای بهتر کشیدم،
غافل از اینکه سیاست پدر و مادر ندارد و من نیز دستخوش بازیهای سیاسی
مسؤول دفتر آقای حاجی دلیگانی شدهام.
خلاصه در ادامه بعد ظهرها که ساعت ۱۶ از
کارگری در مجموعه گیتی پسند بر میگشتم بعد از استراحت کوتاهی و خوردن یک
لیوان چای، مینشستم پای تهیه محتوای نشریه حماسهسازان برای حاج عبدالله و
دکتر حقشناس تا تائید کنند و برای طراحی و چاپ ارسال بفرستیم.
در خلال این همکاری با دفتر آقای حاجی
دلیگانی چون با خبرگزاریها نیز همکاری داشتم شبها به آقای حاجی دلیگانی
با شوقوذوق و انگیزهای که از روی نادانی داشتم و از خدا غافل شده بودم،
با وی تماس میگرفتم و اخبار او را نیز در مجموعه رسانههای مختلف منتشر
میکردم که حتی بعد از قطع همکاری با دفتر نامبرده همه این اخبار کار شده
را در قالب کتاب به رشته تحریر در آوردم و یکجلدی از آن را در یک روز
ملاقات مردمی تقدیم خود آقای حاجی دلیگانی کردم.
خلاصه مهرماه ۱۳۹۳ بود که اولین شماره
ماهنامه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حماسهسازان را توانستیم منتشر و توزیع
کنیم. که آرشیو این نشریات تا شش شماره در آرشیو سایت خود آقای حاجی
هماکنون موجود است و اینجانب نیز به پیوست؛ مستندات آن را به عنوان نمونه
تقدیم مینماییم(۱.۵)
شماره۱-حماسه-سازان
نسخه-اصلی-نشریه-شماره-۵-
به اطلاع میرسانم بنده در زمان همکاری با
آقای حاجی دلیگانی، سمت سردبیری این نشریه را داشتم و برادر داماد حاج
عبدالله به اسم دکتر مصطفی حقشناس گرگابی که در بالا اشاره کردم و
هماکنون در درمانگاهی در شهر دولتآباد بهعنوان پزشک عمومی در آن فعالیت
میکند، مدیر مسؤول این نشریه بود که بنده خدا با هدف مقدس فعالیتهای
فرهنگی وسط میدان آمده بود اما زمانی که در ادامه مسیر فهمید این نشریه
برای همهچیز به جزء فعالیتهای فرهنگی درستشده است کنار کشید و به امر
طبابت خود ادامه داد.
تا اینکه بعد از شش شماره از انتشار نشریه؛
دفتر آقای حاجی دلیگانی از بنده فایل اصلی نشریه را تقاضا کردند درحالیکه
بنده با موسسهای به نام رسانه برتر واقع در پل وحید قرارداد همکاری
یکساله بسته بودم که طراحی و چاپ نشریه را انجام دهند و در صورت لغو
قرارداد میبایست خسارت پرداخت میکردم.
طراح نشریه هم یکی از معلولین بهزیستی
استان اصفهان بود که بنده خدا از این راه امرار معاش و ماهی ۲۰۰ هزار تومان
بابت حقالزحمه به او پرداخت میکردیم. خلاصه بنده در مقابل تقاضای دفتر
آقای حاجی دلیگانی عنوان کردم طراح نشریه(همان فرد معلول) درخواست ۵۰۰ هزار
تومان وجه کرده است تا فایل اصلی نشریه را بدهد، دفتر نیز در پاسخ
اینجانب ضمن تهدید، عنوان کردند درصورتیکه فایل اصلی را به آنها ندهم
باید کلید منزل را تحویل و از دفتر آقای حاجی دلیگانی نیز اخراج خواهم شد.
اتفاق آقای حجتالاسلام مرادی این اتفاق
افتاد و بنده چون توانایی تأمین خواسته طراح را نداشتم به دفتر آقای حاجی
دلیگانی جواب منفی دادم و قراردادی که با رسانه برتر بسته بودم لغو کردم و
مجبور شدم یک و نیم میلیون تومان خسارت از جیب خودم پرداخت کنم و بعد بنده
یکی از طراحهای شرکت هسا به نام آقای سیدی که کرمانشاهی هم بود تا چند
شماره کار نشریه را ادامه داد.
خلاصه قبل از همکاری با دفتر آقای حاجی
دلیگانی و در همان زمان دانشجویی چون در خبرگزاریهای استان اصفهان فعالیت
میکردم و تازه با ایشان آشنا شده بودم و خیال میکردم ایشان فردی واقعاً
انقلابی ریال مؤمن و مردمی است، به همین جهت در حوزه رسانه تمام تلاش خود
را با خلوص نیت به کار بسته بودم که مطالب ایشان را منعکس کنم و نقشی داشته
باشم در انتخاب مجدد ایشان برای نمایندگی مجلس، غافل از اینکه از پشت
پردههای ایشان ازجمله؛ حاج عبدالله حق شناس مسؤول دفتر واقعاً بیاطلاع
بودم.
در اوسط دوره نهم نمایندگی آقای حاجی
دلیگانی یکشب وی با بنده تماس گرفتند و ضمن تمجید این فعالیتهایی که برای
او انجام میدهم، تقاضای ارسال پیامک شماره کارتبانکی کردند تا مبلغ
یکمیلیون تومان جهت کمک به خرید یک دستگاه ضبط کننده صدا بهحساب اینجانب
واریز کنند که وی این هزینه را فردای آن شب بهحساب بنده واریز کردند و در
زمان قطع همکاری با دفتر آقای حاجی دلیگانی و فسخ قرار با موسسه رسانه
برتر همانطور که در بالا اشاره کردم، به دلیل فسخ قرارداد یک و نیم میلیون
تومان خسارت آنهم از جیب مبارک خودم پرداخت کردم درحالیکه باید آقای
حاجی دلیگانی آن را پرداخت میکرد.
حال جناب آقای حجتالاسلام مهران مرادی که
لباس پیغمبر بر تن دارید و جانماز آب میکشید. شما که خود در پاسخ به
روشنگریهای مستند دکتر مقدسی راجع به تخلفاتتان درخصوص قرضالحسنه
امیرالمؤمنین حماسهسازان، دریافتهای خلاف از شهرداری، تائید صلاحیتهایی
که برای انتخابات شورای شهر بهواسطه دفتر آقای حاجی دلیگانی انجام
دادهاید و وارد کردن نیروهایتان در شهرداری و غیره در ماندهاید! چگونه
به خود جرأت میدهید و عنوان میدارید که بنده را از دفتر آقای حاجی
دلیگانی اخراج کردهاند درحالیکه هیچگونه سند و مدرکی ارائه نمیکنید.
در ضمن آقای حجتالاسلام مرادی همانطور که
در جریان هستید آقای حاجی دلیگانی هر سال نشست خبری در دفتر خود برگزار
میکند و دفتر وی نیز برخی از خبرنگاران همراه و همفکر با آقای حاجی
دلیگانی را به این نشست دعوت و پس از اتمام این نشست خبری به آنها هدایایی
میدهد، میتوانم پسرم این هدایا چه حکمی دارید برای چه آقای حاجی دلیگانی
به آنها میدهد؟
رابعاً؛ عنوان داشتهاید
که بنده را از خبرگزاری فارس اخراج کردهاند این مورد هم همانند ادعاهای
بالا کاملاً کذب است به این دلیل بنده در پایان شهریورماه ۱۳۹۵ به همراه
همسرم جهت تهیه گزارش خبری از جشنواره انگور در حسن رباط برای مجموعه
رسانهای فارس مراجعه کرده بودیم، که در مسیر برگشت دچار سانحه تصادف شدم و
مجموعه مذکور حاضر نشد که ریالی از هزینهها و خسارتهای بنده را پرداخت
کند و شکایت کردن هم به دلیل نبوده قرارداد بیفایده بود، پس عقل ایجاب
میکرد که از ادامه همکاری با چنین مجموعهای خودکاری کنم پس لطفاً نشر
اکاذیب نکنید.
در ضمن پزشکی که تحت معالج او بودم به خاطر
آسیبی که به ستون فقرات اینجانب وارد شده بود نزدیک به پنج ماه مرخصی
استعلاجی برای شرکت گیتی پسند نوشتند، که بعد این مدتزمان هنگامیکه به
سرکار برگشتم به دو دلیل ناتوانی در امورات محوله و قطع همکاری با دفتر
آقای حاجی دلیگانی بنده را به همراه نیروهای تعدیلی اواخر فرودین ماه ۹۶
بود که اخراج کردند و حتی برای بازگشت مجدد به کار به آقای حاجی دلیگانی
مراجعه کردم ولی هیچ اقدامی برای بازگشت مجدد بنده با وجود شرایطی که داشتم
انجام ندادند.
خامسا؛ جناب آقای مرادی
بنده نه با آقای حاجی دلیگانی و تیم اش هستم و نه با آقای حجتالاسلام
ملکیان دستجردی و تیم اش و فقط با این دودستگی سیاسی که در شاهینشهر
بهعنوان یک شهروند و خبرنگار از سوی این دو جناح سیاسی ایجادشده است
بهشدت مخالف و معترضم و معتقدم که هردوی آنها باید از این شهر رخت
برببندند تا این شهر روی آرامش به خود بگیرد.
سادساً؛ امیدوارم سرنوشت
ما همانند جمال خاشقجی روزنامهنگار، مقالهنویس و منتقد رژیم آل سعود
نشود. در ضمن من ممنون دار هم آقای دلیگانی و هم مسئول دفتر وی حاج عبدالله
حقشناس هستم به این دلیل تجارب گران بهایی در حوزه علوم سیاسی از آنها
به دست آوردهام که با هیچچیز قابل معاوضه نیست، انشالله که خدا عاقبت همه
ما را ختم به خیر کند.
پاسخ حجتالاسلام مهران مرادی در خصوص مطالب منتشرشده محفوظ است
انتهای پیام/ج